افطار و سالگرد
سلام وروجک من که وروجک باز از خودت در میاری و نمیای پیشم ....
امروز یا بهتر بگم دیروز که سالگرد بابای خوبیم بود مراسم افطاری به پا کردم که با اینکه شب قبلش احیا کرده بودم و نخوابیده بودم کارا رو با کلی مشقت راست و ریس کردم و لی الانم بدن درد دارم از خستگی خوابم نمیبره و نیم ساعت دیگه اذان صبح من بیدار و فردا تا لنگ ظهر خواب ...
خداوند باباییمو ببخشه و بیامرز و اون دنیا از بهترین ها براش محیا کنه و همیشه قرین رحمت باشه الهی آمیــــــــــــــــــــــــن ....
از باباییم میخوام که بره وساطت کنه تا زودتر نی نی من هم زمینی شه ان شالله...
با عشق مادرانه تو را میخواهم ....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی