شب یلدا
واقعا یک سال گذشته از پارسال ، یادته پارسال شب یلدا خونه مامانی چقدر دلگیر بودم که نبودی پیشمون امسال دو برابر دلگیر بودم با هر نفسی که میکشیدم حالم خراب میشد ولی زود خودمو جمع و جور میکردم تا باز کسی از درونم با خبر نشه امسال عزیز جون هم خونه مامان بود که واقعا تداعی گر شب یلدا بود برای هممون فال گرفت برای من هم گرفت که توش امیدی از اومدنت نبود واقعا چه سالی و گذروندم با درد و همچون باد گذشت ولی به اینده امیدوارم از خدا میخوام سال دیگه شب یلدا تو اغوشمون باشی زندگیمون به سرخ انار بشه الهی امین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی