بی عنوان
سلام عزیزکم خوبی ننه جات خوبه که دل نمیکنی بیای پیش ننه ات ، بابا این دل پوسید ....( این جملاتی بود که قبلا یه بار نوشتم و بعدش پاک شد البته خیلی چیزای دیگه هم نوشتم که الان یادم نیست که چی بودن )
از دیرو ز بگم که با خانواده رفتیم پارک طالقانی برای ناهار که خاله بزرگت بساط ابگوشت خوری راه انداخته بود که جای همگی خالی خیلی چسبید مخصوصا به من که بعد از یه هفته رژیم کلی خوردم البته بعدش کلی راه رفتم تا حضم شه ، خیلی خوش گذشت طبق معمول در لحاظات آخر باز من هوا شما رو کردم جای خالی تو حس کردم جوری که کسی متوجه نشه چشمام ابری شد تا اومد بارونی بشه جلوشو گرفتم ....
میبوسمت وروجکم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی