پیوند من و باباییپیوند من و بابایی، تا این لحظه: 16 سال و 16 روز سن داره
وروجک نیامده من وروجک نیامده من ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

من و وروجکم

نشد که بشه

اینبار هم نشد امروز صبح رفتم جواب ازمایشم و گرفتم و بازم منفی شد ، اه خدای من اخه چرا بنده تو دوست داری اذیت کنی  چرا اخه؟؟؟   خیلی امید داشتم که مثبت بشه ولی نشد الانم از وقتی جوابو گرفتم ناراحت و غمگینم خیلی غمگینم.....
21 آبان 1391

بی خبری یا خوش خبری

سلام وروجکم عیدت مبارک ؛ صبح خواستم ازت خبر بگیرم که اومدی تو دل مامانت یا نه که بی بی چکم یه خط خیلی خـــــــــــــیلی  خـــــــــــــــــــــــیلی کمرنگ افتاد حالا نمیدونم  چه اتفاقی افتاد ، دعا میکنم که تو دل مامانیت باشی گلم    وای خدای تو این روز عزیز من و دیدی و عیدیمو دادی ان شالله که داده باشی از تمام وجودم میخوام که داده باشی  ...   خیلی این چند وقت ناراحت بودم خدایا شادی  و تو زندگی ما بیار  و برای هم مسلمانای جهان دعا میکنم که  همه شاد و خوشحال در کنار هم زندگی کنند  ان شالله      خدا یا  الان تو دلم نی نی  داشته باشم الــــــــــــــــ...
13 آبان 1391

محتاج دعا

سلام میدونم که وبلاگم زیاد طرفدار نداره ولی خواهش میکنم که هر گذری یه ما کرد من و خیلی دعا کنه از ته قلبش  خیلی خستم نیاز به دعاتون دارم ... برام دعا کنید که نی نی  من این دوره درمانم بیاد پیشم ....   منم برای شما دعا میکنم که الهی هر چی از خدا میخوایید بهتون بده ....
1 آبان 1391

دوباره انتظار

سلام عسلم مامان دوباره رفته دکتر و دوباره من و باباییت منتظرتیم خیلیم زیاد اونقدر که همش داریم حرف شما رو میزنیم از خدا میخوام که این دوره بابایی  رو خوشحال کنم و بگم که اومدی  ، دعا میکنم امیدامون نا امید نشه و تا 9 ماه اینده شمارو به آغوش بکشم و  نوازشت کنم ، خیلی منتظرتم لطفا بیا...   چیزایی که دکی گفت و نمیگم چون ناامید کننده و فقط  فکر مثبت میکنم خدا کمکم کن تنهام نزار و دستم و بگیر و در رحمتتو برو من و شو شو جونم باز کن تا عمیق ترین لبخندها رو لبامون باشه ...   خدا جونم ا همه چیزایی که بهمون دادی مخصوصا از عشقی که بین من و شوشو جونم قرار دادی ممنونم خدایا شکرت... ...
28 مهر 1391

خواب

وای سلام عزیزم دیشب خوابتو دیدم ، دیدم که پسری شما  ومن شما رو شیر میدادم وای خیلی خوب و شما می می میخوردی من حس مادر شدن و تجربه کردم وای که دلم نمیخواست که بیدار شم  مثل همین عکس نگاهم میکردی میخوردی ،دعا میکنم که هر چه زود تر به واقعیت بپیونده خوابم الهی آمین ...
18 مهر 1391

این روزا

وای این روزا خیلی سخت میگذره  و من هی بیشتر شما رو میخوام ولی انگار خدا نمیخواد صدامو بشنوه  خیلی دلم گرفتس خوب قند عسلم بیا پیشم  دلم برات تنگ گلم،  خدای من خدای بزرک تو رو عزیزانت قسم حاجتم و بده و اینقدر اذیتم نکن ،  اگه خدام نبودی  و احساست نمیکردم شک میکردم که بنده هاتو برای عذاب دادن آفریدی خدای من خستم دیگه طاغت ندارم  بهم یه بچه صحیح و سالم بده  تا با دیدنش همیشه و هر وقت و زمان به یادت باشه ، مثل الان که همش صدات میکنم ولی محلم نمیدی نکنه که باهام قهری ، خدا منو ببخش از سر تقصیراتم بگذر منو ببخش    اه خدای من... ...
10 مهر 1391

اخبار جدید

سلام گلم  خبر جدید این که کامی مامان بالاخره درست شد و من تو نستم  بیام  و کلی خوشحالم چون مامان خونت به کامیش وصله و نمیوتنم بدون کامپیوتر زندگی کنم  خبر بعدی اینکه اون هفته عروسی بودیم خیلی خوش گذشت و جای شما هم خیلی خالی بود و اینکه هر کی از اقوام منو میدید میگفتن که چرا نی نی نمیاری که اینجاش ناراحت کننده بود و من غصه میخوردم   وخبر جدید دندون محمد طاهاس که در اومده قربوبنش بشم من   واین که در اخر شما هنوز دل نکندی از پیش دوستات  و نیومدی تو دل مامانی   واینکه باباییت خیلی منتظرته  گناه داره اذیتش نکن زود تر بیا   دوست دارم جیگر طلا ...
19 شهريور 1391

اخرین روز

سلام گلم  امروز اخرین روز ماه مبارک و منم روزم خدا یا ازم قبول کن و تنی سالم بهم بده تا بتونم همیشه در راه تو باشم خدا جونم...   خیلی منتظرتم عزیزم اینقدر که همش فکر میکنم که چند قدم باهم بیشتر فاصله نداریم ان شالله که توهم نزدیکم باشی ،دعا می کنم این سری بیای پیشم و من و باباییت و خوشحال کنی ...   خدایا من ازت یه نی نی صحیح و سالم میخوام تو به این روزای قشنگ  بهم بده خیلی خستم دلم گرفتست خدایا کمکم کن خدا یا  تنهام نذار پیشم باش همیشه ، خدایا دستم به سوی تو بالاست دستمو  بگیر و ول نکن همیشه با من باش  خدایا دوست دارم و تمام سعی ام  بر این که لحظه ای ازت غافل نشم ولی اگه دیدی که حواسم پرت ...
28 مرداد 1391

ماه رمضون و یک ساله شدن انتظار

سلام به همه اونایی که تو این ماه عزیز روزن و در حال عبادتن ، عزیزم با رسیدن ماه مبارک یاد پارسال افتادم که با چه ذوقی از اول ماه شروع برای بارداری کردیم  ولی تا الان هیچ خبری نشده دلم گرفتست ، خیلی دلم میخواست که الان پیشمون بودی .... دعا میکنم تا سال دیگه به این موقع تو بقلم باشی و من و بابایی و خوشحال کنی  ان شالله تا سال اینده منم  مامان شده باشم  الــــــــــــــــــــهی آمیـــــــــــــــن ...
9 مرداد 1391