پیوند من و باباییپیوند من و بابایی، تا این لحظه: 16 سال و 2 روز سن داره
وروجک نیامده من وروجک نیامده من ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

من و وروجکم

ورجک من

عکس تلفیقی شما  از من و بابایی شما   اگه شما دختر باشی عسیسم؟؟؟         واگه پسر باشی عسیسم  ؟؟؟؟؟   ...
4 خرداد 1391

سرگرمی

     سلام عزیزم خوبی یه چند وقتی که سر نزدم ببخشید مامانی ، مامانی خودشو سرگرم بافتن یه پتو برای شما کرده که وقتی تو آینده اومدی سردت نشه ، الان برای این کار خیلی زوده ولی چی کار کنم با این کار خودم مو بهت نزدیک تر میبینم. . . . وقتی تموم شد عکسشو میذارم  ... مامان این ماه منتظرته زود بیا پیش مامانیت عزیزم. . . . ...
4 خرداد 1391

سلام

  سلام  عشق مامان ، بالاخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــره مامانت رفت دکتر ...   امروز با مامانی رفتم دکتر ،آزمایش و سونوگرافی دادم ، بعدش نشون خانم دکتر دادم بعدشم ایشون بهم قرص آمپول داد ... خدا رو شکر که مشکل جدی نداشتم منم رفتم آمپول شو زدم یکمی دردم اومد ... خانم دکتر گفتش که یه ماه دیگه شما میای تو دلم ان شالله ...   ان شـــــــــــــــــــــــــــالله که صحیح و سالم باشی گلم فعلا بای ا لانا دیگه باباجونت میاد برم براش شام و آماده کنم..   دوست دارم ، میبوسمت ..   راستی هر کسی وبلاگم و میخونه برام دعا کنه که راحت باردارشم ، ممنونم...
4 خرداد 1391

همچنان انتظار

سلام عزیزکم مامان و بابا خیلی منتظرتن عزیزم زود بیا پیشمون حوصله هیچ کاری و ندارم حتی پای کامی نشستنو آخه مامانت عادت داره که هر روز سر بزنه به کامیش ولی چند وقتیه که حتی حوصله این کار هم ندارم دوست دارم عزیزکم بابایتم خیلی دوست دارم انقدر که میخوام خوشحالش کنم اونم با اومدن شما تودلم ...
4 خرداد 1391

تنبل خانوم

سلام عسیسم   ببخشید مامانتون یکم تنبل و تند تند نمیاد بنویسه که چه خبرایی دو رو برمون  اول اینکه حموم و توالت (گلاب  به روتون)  خراب کردن برای فاضلاب و چند روز که بی حموم موندیم ....    واینکه مامانی هم رفته سفر کربلا  و فردا اینشالله میاد ....   و دیگه اینکه من در تلاشم که لاغر بشم تا وقتی میای تودلم جا برات زیاد باشه واذیت نشی گلم خیلی منتظرتیم ... و خبر جدید این که مامانی هم کلاس رانندگی ثبت نام کردم و آیین نامه اولشو قبول شدم و از پنج شبنه اینده میرم کلاس شهر ، با این که زیاد علاقه به رانندگی ندارم و برای سرگرمی رفتم ...   راستی بابای شما  به خاطر شما رفت زیر تی...
4 خرداد 1391

دوری

سلام دلبندم ببخشید که چند وقتی که نیومدم همش درگیر تو بودم عزیزم ، آخه چرا مامانت و اذیت میکنی نمیای پیشم بدون که دوست دارم و هر روز نبودنت و احساس میکنم ، جات تو خونمون خیلی خالی از خدا اجازه بگیر و بیا پیشمون  اصلا میخوای من التماسش میکنم خدایا از همه داده هایت ممنونم و شکر گذارتم ، خداوندا  التماست میکنم ، از تمنا دارم خواهش میکنم نی نی گلی ما رو پیشمون بفرست صحیح و سالم باشه ان شالله منو مادر کن تا لذت شیرین مادر شدن رو بچشمو همسری را پدر تا اونم لذت پدرشدن را مزه مزه کنه و همیشه خوشحال باشه     ...
20 فروردين 1391

سرما خوردگی و بی حالی

سلام عزیزم چند روز مامانیت مریض شده اصلا حالم خوب نیست ،   هنوزم از شما خبری نیست ......   $$$_______________________________$$$$$ __$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$* ___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$* ____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$ ______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$**** _____,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,, _____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,, ____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$ ___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,, _,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',, *_...
22 آبان 1390

عشق مامان

سلام عشق مامان ، قربونت بشم مامان هنوز نیومدی همه فکر ذکر مامان شدی ،کجایی مامانی صدای مامان و میشنوی دل مامانت داره برات میترکه  ،  خیلی دوست دارم راحت بی درد سر بیای پیش مامان ، الهی قربونت بشم نمیدونم که دختملی میای یا پسملی ... کجایی سرت گرمه و داری بازی میکنی که دل نمی کنی بیای عزیزکم ...   منو ببخش هنوز دکی نرفتم خیلی کار داشتم ان شاالله که حتما تو هفته آینده میرم آخه مامانت تنبلی میکنه ...   ...
5 آبان 1390

مامان منتظر

مامانی منتظر نمره هاشه که هنوز نییومدن تو سایت دانشگامون ، اِ اِ اِ شما فکر کردی منتظر شمام .... نه قربونت بشم منتظر شما هم هستم ....   فردا قرار برم دکتر ببینم چی میگه ، من از دکتر رفتن بدم میاد خیلی سختم ولی مجبورم بابایی هر شب بهم گیر میده که کی میری دکتر و بعدشم بحثمون میشه...             خیلی خستم، از روزی که دیگه دانشگاه نرفتم دارم تو خونه کار میکنم هنوزم تموم نشده ،  میخوام پرده ها رو بشورم ، بوفه رو تمیز کنم خیلی کارای دیگه مونده ....   دوست دارم و میبوسمت فعلا بای تا بعد ...   ...
5 آبان 1390